مسافرین محترم پرواز شماره ی...



بعضی موقعا واقعا سیر میشم...از اطرافم...از آدمای اطرافم...

بعضی موقعا دلم میخواد چمدونمو بگیرم دستمو...

دستشو بکشم بالا و آروم آروم

توی سالن انتظار فرودگاه بکشونم...

بعدش پروازم اعلام شه و من سوار هواپیمام

بشم....یه جای جدید...یه حس جدید....شایدم با یه آدم جدید....


از بچگی عاشق پرواز بودم....ولی خب در حد آرزو موند...

کسی چ میدونه....شایدم عملی شه....




این جمله رو چقد دوس دارم!!!اصلا انگار میخواد از درون بیدارت کنه!!!

بر سر خود بزنید که چرا پرواز نمیکنید...

                       

  • miranda //
  • پنجشنبه ۸ فروردين ۹۸

سفرهای نوروزی1

سلام سال نو مبارک و به شادی!


ما در پی سفرهای نوروزی اومدیم جنوب!!

تصویر بالا اینجانب میباشم لب کارون😂ن ببخشید لب دز!!

  • miranda //
  • يكشنبه ۴ فروردين ۹۸

فقط همینو بخوایم امسال!

🍬🍬🍬🍬🍬🍬🍬🍬🍬

🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻

🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉


امسال سر سال تحویل بترکونید...برای امام زمانتون دلبری کنین...😌😌😌

نشون بدین که عاشقشین....😍😍😍نشون بدین که منتظرشین...😇😇😇

نشون بدین که بی قرارشین....😭

در هر صورت یه جوری باشه که اونقد سر سال تحویل به

 یاد آقا باشین که ایشون هم به یادتون باشن...

البته آقا همیشه هوامونو دارن....و همیشه

به ما فکر میکنن...😊


آقای رائفی پور میگفت اصلا سال که داره تحویل میشه

 وسط دعای فرج

اللهی عظم البلاء باشیم....🙏🙏🙏


آقا داره میاد آی ملت....جا نمونین....زیر لگد دشمنش بیدار نشین....

آی ملت....آاااای...


برا همدیگه دعا کنیم مستجاب میشه....برا هم دعا کنیم...

برا عاقبت بخیریمون...برا سربازی اماممون....




ان شاءالله که سال خوبی رو پیش رو داشته باشین همگی!!😊😊

پر از برکت...

پر از موفقیت....

پر از سلامتی...

پر از امام زمان عج😇😇


یا علی✌

  • miranda //
  • چهارشنبه ۲۹ اسفند ۹۷

رنگی رنگی!!


   میریم که داشته باشیم رنگ آمیزی تخم مرغ سفره هفت سینو😁😁😁

بعد از سالها هوس کردم یه تنوعی تو سفره ایجاد کنم!!

بد نیست ها!!!

شما هم بیاین😊

  • miranda //
  • يكشنبه ۲۶ اسفند ۹۷

هفته آخر دانشگاه

یک توصیه ی اکید و مهم رو از منه جوون بشنوین!!

اینکه به محض این که میفهمین طرف مقابلتون احمق و

 زبون نفهم تشریف دارن به شدت ازش فاصله بگیرید....

به شدت!!دیدم که میگم!!

وگرنه شما هم مثل اون احمق تصور میشید!!

چون اگه احمق نبودید باهاش این رابطه ی

 دوستانه ی کذایی رو ادامه نمیدادید.


بهش میگم نرو سر کلاس تشکیل نشه...تو بری یه نفرم باشه 

این کلاسو تشکیل میده...بعد ما غیبت میخوریم...

کل کلاس میگن نمیرن...پاشد رفت و 32 نفر 

غیبت زده شدن😐😐😐😐😐😐این اولین بارش نیست...ترم پیش هم

یه دعوای حسابی بینمون شد...ولی زنگ زد عذرخواهی کرد...از صبح اینقد 

از دستش حرص خوردم این پلکم هی میپره...



امروز وسایلمو جمع کردمو همرو بستم...فردا میرم تهران....

برنامه های جدیدی دارم...جدید...



پینوشت:دیگ هیچ وقت باهاش هم اتاقی و هم کلاسی نمیشم 

و نخواهم شد.

دهنمان آسفالت شد....😐😐😐

  • miranda //
  • چهارشنبه ۲۲ اسفند ۹۷

شازده کوچولو!!!

دنیای عجیبی رو با خوندش تجربه کردم...

اصلا وقتی این کتابو میخونی انگار یه دنیای دیگ رو داری تجربه میکنی...

دنیایی که شاید پیش چشممون هست و ما هر روز از کنارش رد میشیم...

اما در عین حال ازش غافلیم...انقدر که وارد بازیه کثیف دنیا شدیم همه چی

رو فراموش کردیم...حتی خودمونو....هدفمونو...

اینکه باطن هرچیز مهمه...نه آرایش ظاهریش....


اینکه وارد دنیای آدم بزرگا نشی...مثه آدم بزرگا نشی....همه چی رو لمس کنی...

تجربه کنی...زندگی کنی و سرسری از کنار اتفاقا و آدمای کنارت نگذری....



پینوشت....

عاقا رفتیم مسابقه چ مسابقه ای!!!گزینه ها همش شبیه هم بود😐

به مراقب جلسه گفتم بیا جون من ببین این گزینه چ فرقی با اون گزینه داره!!

بعد خوندش و گفت اعععع😂😂😀😀

راس میگی ها🤓

من😐

اون😁

من😑

دعا کنین دیگ


  • miranda //
  • شنبه ۱۸ اسفند ۹۷

بازگشت ما به سوی وبلاگ

بعد کنکور کلی برنامه داشتم....که به لطف دانشگاه هیچکدوم عملی نشد😐

سمیه نیا دانشگاه....

بیای دانشگاه اسکول میشی....علاف میشی....

سمیه بیای دانشگاه فقط باید پاس کنی...هیچی رو نمیتونی تجربه کنی...


سمیه....برووووو.. برو پی زندگیت😂


شنبه دانشگاه مسابقه ی کتابخونیه...کتاب شازده کوچولو....دعا کنین برنده شم😂😂😂😂😂

بعلهههع😂😂😂

  • miranda //
  • جمعه ۱۷ اسفند ۹۷

امتحان فیزیک لنتی

همه با تقلب 5 شدن از 6


بنده با دانش ناچیز خود 3/25🙄🙄🙄


ما هیچ ما نگاه😐😐


اگه استاد فیزیک شدین مفهومی درس بدین خواهشا!!چون شاید طرف

ترم اولی باشه و هزارتا امید و ارزو داشته باشه...مرسی اه😐


  • miranda //
  • شنبه ۱۵ دی ۹۷

چرا نمیپاشم؟؟؟؟

تو این فرجه ها اصلا حوصله و انگیزه امتحانا رو ندارم:|


در واقع نمیپاشم (از مصدر پاشودن)برم درس بخونم...


یکی یه چیزی بگه شاید تونستم انگیزه مو پیدا کنم برا درس خوندنم...


واقعا نمیدونم برای چی دارم درس میخونم و این درس خوندنا تا به کی ادامه داره....


ای کاش میشد قید همه چی رو زد و رفت پی منجمی و ستاره شناسی....این جور چیزا برام لذت بخشه....معنی داره...


  • miranda //
  • سه شنبه ۱۱ دی ۹۷

بخیر گذشت...

خوابم بدجور سنگینه....خیلی هم میخوابم....و خیلی هم بده🙁

صبح پاشدم نماز صبح خوندم و شروع کردم به جمع کردن جزوه ها و 

وسیله هام تا 7/30

بعدش جونم براتون بگه که گفتم یه نیم ساعت میخوابم بعدش اماده میشم که 

به قطار برسم...نیم ساعت همانا و همانا و وقع ما وقع😐😐😐

خواب موندم🤐

خیلی شیک و مجلسی وسط خونه مثه تارزان میدوییدم...البته بگم که 

من در شرایط بحرانی به شدت سرد و ریلکس میشم....

و به شدت خنگ میشم... و اگر لازم باشه با پاهام بدوم اصلا نمیتونم....

انگار که پاهام اصلا جون ندارن....


میخواستم با مترو برم...ولی خب چاره چیه...دیر شده...

گفتم حالا که یه ساعت وقت دارم مجبورم اسنپ بگیرم...

نگم براتون که یه اسنپ نزدیک خونمون پیدا نمیشد😐

بعد سریع در کمال خونسردی زنگ زدم به تاکسی تلفنی نزدیک خونمون....


عاقا....ینی میخواستم اون لحظه خودمو بکوبونم به دیوار....ینی نابود شدم.. 

تاکسی تلفنیه جمع شده بود😐


یه ربع طول کشید این پروسه و من فقط 45دقیقه وقت دارم.....


هوووووفففففف....



با آذوقه هایی که برای خوابگاه جمع کرده بودم 

کشون کشون رفتم سر کوچه...گفتم اقا دربست تا تاتر شهر🙁

تنها چیزی که به ذهنم تو اون دقیقه ها میرسید این بود که نصفشو با دربستی 

برم نصفشو با مترو....


چقد بار و بندیل داشتم....دستم ینی به فنا رفت...تاول زده چ جوری😑😑😑


با هر مصیبت و مشقت و بدبختی و عذاب 5 دقیقه مونده به حرکت قطار رسیدم در مترو راه اهن😐


یهو از پشت بلندگو گفتن قطار تهران-شهردانشجویی اماده حرکت میباشد....


منو میگی؟؟


من بدو...

من بدو...

من نمیدویید که😐

هرچی به پاهام میگفتم لعنتیا بدویین...انگار که یه وزنه 100 کیلویی 

به هم اویزون بود....قطار داشت میرفت😣😣


من بدو قطار بدو من بدو من بدو قطار بدو😂😂😂


همه هم از پشت سر میگفتن بهم:بدوووووو😂😂😂😂


اصن یه وضعی بود😒😒


طرف در واگن عقبو وا کرد منم به صورت میراندار کماندا طور پریدم تو قطار ....


فقط 5دقیقه وایسادم تو قطار تا نفسم بند بیاد😊


بعدش رفتم و با ژست فاتحانه روی صندلیم نشستم😂😂


ینی فاتحانه بود ها...!!!


بقیشو حال ندارم بعدا میام میگم🙂


  • miranda //
  • شنبه ۸ دی ۹۷